- جرات داشتن
یاراییدن یارستن ایاریدن
معنی جرات داشتن - جستجوی لغت در جدول جو
- جرات داشتن
یارستن
- جرات داشتن
امتلك الشّجاعة
- جرات داشتن
Dare
- جرات داشتن
oser
- جرات داشتن
atreverse
- جرات داشتن
осмеливаться
- جرات داشتن
wagen
- جرات داشتن
наважуватися
- جرات داشتن
odważyć się
- جرات داشتن
ousar
- جرات داشتن
osare
- جرات داشتن
กล้าทำ
- جرات داشتن
berani
- جرات داشتن
جرات کرنا
- جرات داشتن
সাহস করা
- جرات داشتن
kujaribu
- جرات داشتن
cesaret etmek
- جرات داشتن
도전하다
- جرات داشتن
wagen
- جرات داشتن
להעז
- جرات داشتن
साहस करना
- جرات داشتن
挑戦する
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
راست دانستن، راست پنداشتن، باور کردن سخن کسی، راست کردن
نظم و ترتیب دادن، سر و سامان دادن
برابر ساختن
نظم و ترتیب دادن، سر و سامان دادن
برابر ساختن
آسوده بودن فارغ بودن، یا فراغ داشتن از. بی نیاز بودن از: دل ما بدور رویت ز چمن فراغ دارد که چو سرو پای بندست و چو لاله داغ دارد. (حافظ 79)، بی اعتنا بودن بی نیاز نمودن
آسایش داشتن، فراموش کردن، پروا داشتن آسوده بودن آرامش داشتن، فرصت داشتن مجال داشتن، غفلت داشتن فراموش کردن
